English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7097 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
setting U افزودن به وقت بازی
settings U افزودن به وقت بازی
increments U افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
increment U افزودن چیزی یا افزودن یک عدد
squash court U زمین بازی اسکواش
service line U خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
squash tennis U بازی شبیه به اسکواش درهمان محوطه بین 2 نفر که امتیاز فقط بوسیله سرویس کننده به دست می اید و توپ وراکت فرق دارند
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
increase U افزودن
imburse U افزودن
increases U افزودن
to run rup U افزودن
augment U افزودن
put on U افزودن
augmenting U افزودن
appends U افزودن
eke out U افزودن به
dynamize U افزودن
augments U افزودن
to eke out U افزودن
appending U افزودن
add U افزودن
augmented U افزودن
appended U افزودن
append U افزودن
increased U افزودن
eke U افزودن
enhance U افزودن
potentize U افزودن
aggrade U افزودن
accelerated U افزودن
adject U افزودن به
subjoin U افزودن
accelerating U افزودن
accelerates U افزودن
add U افزودن
append U افزودن
accelerate U افزودن
Inc U افزودن
subjoin U افزودن
adding U افزودن
adds U افزودن
enhancing U افزودن
enhances U افزودن
enhanced U افزودن
aggrandize U افزودن
aggrandise U افزودن
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
stock U به موجودی افزودن
to pay back U برگرداندن افزودن
amplify U افزودن بالابردن
amplified U افزودن بالابردن
stocked U به موجودی افزودن
amplifies U افزودن بالابردن
preponderate U چربیدن بر افزودن
plus U افزودن به مثبت
amplifying U افزودن بالابردن
adjoins U افزودن متصل شدن
resurface U لایهی جدید افزودن
resurfaces U لایهی جدید افزودن
increase U افزودن ترقی دادن
resurfaced U لایهی جدید افزودن
adjoined U افزودن متصل شدن
toincrease any one's salary U مواجب کسیرا افزودن
toincrease any one's salary U برحقوق کسی افزودن
adjoin U افزودن متصل شدن
increased U افزودن ترقی دادن
increases U افزودن ترقی دادن
bundling U افزودن نرم افزار
bundles U افزودن نرم افزار
volumes U کتاب برحجم افزودن
bundle U افزودن نرم افزار
imps U غرس کردن افزودن
throwin U مشارکت کردن افزودن بر
volume U کتاب برحجم افزودن
to fan the flame U برشدت چیزی افزودن
imp U غرس کردن افزودن
redoubled U افزودن دوبرابر کردن
apperceive U بمعلومات خود افزودن
accrete U بهم افزودن یا چسبانیدن
redouble U افزودن دوبرابر کردن
redoubles U افزودن دوبرابر کردن
redoubling U افزودن دوبرابر کردن
throw in U مطلبی بر صحبت کسی افزودن
inset U افزودن اضافه کردن گذاشتن
daylight saving time U افزودن یک ساعت بر ساعات روز
to intensify one's actions U برشدت اقدامات خود افزودن
subjoin U در پایان افزودن اضافه کردن
insets U افزودن اضافه کردن گذاشتن
doping U افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
forward mode U افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
queue U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
dates U افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
queued U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queueing U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
queues U افزودن داده یا کار بیشتر به انتهای صف
upgrading U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
date U افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
upgraded U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrade U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
inserts U افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
parallels U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
inserting U افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
insert U افزودن متن جدید درون کلمه یا جمله
parallelled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
date U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
paralleling U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
paralleled U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
mithridatism U مصونیت از زهر بواسطه خوردن و کم کم افزودن برمقداران
parallel U که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
winder U گرم شدن تدریجی بدن و افزودن برسرعت
dates U افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
paroli U دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
anchor line extension kits U جعبه وسایل افزودن به طول کابل چتر نجات
saving U خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
increment U افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
increments U افزودن یک به یک عدد در یک ثبات اغلب برای ادامه دادن کار
extend U فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
extending U فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
insertion loss U توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
extends U فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
ten's complement U عددی که با افزودن یک به متمم نهم یک عدد دهدهی به دست آید
updated U تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
update U تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
updates U تغییر یا افزودن داده مشخص در فایل اصلی با اطلاعات به روز شوند
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
extensible U زبان برنامه نویسی کامپیوتری که به کاربر امکان افزودن نوع داده و دستورات خاص خود را میدهد
source U نرم افزارای که به کاربر امکان تغییر دادن , حذف و افزودن دستورات در فایل اصلی برنامه میدهد
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
texts U سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
text U سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
privilege U ساخت پردازنده Intel که در حالت محافظت شده است و به برنامه امکان افزودن بخشهای حیاتی محیط عملیات را میدهد
memo field U فیلدی در پایگاه داده یا پنجره متن در یک برنامه کاربردی که به کاربر امکان افزودن دستورات یا ماکرو درباره ورودی میدهد
two's complement U افزودن یک به متمم یک یک عدد دودویی , برای نمایش اعداد دودویی منفی
cost plus pricing U تعیین قیمت فروش با افزودن ضریب مخصوص منفعت به قیمت تمام شده
aliasing U افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
subscribing U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
highs U عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high U عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
subscribes U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
highest U عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
subscribed U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
appreciate U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciated U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciating U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
appreciates U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
dithering U ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
expandable U با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
extend U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends U در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
appending U 1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود
append U 1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود
appends U 1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود
appended U 1-افزون داده به فایل یا رکورد موجود2-افزودن داده یا فایل به انتهای فایل موجود
plays U بازی
watermanship U اب بازی
homes U بازی
home U بازی
played U بازی
openness U بازی
fun U بازی
slackness U بازی
clearance U بازی
solitaires U تک بازی
basic U بازی
grey hound U سگ بازی
hopscotch U بازی لی لی
gaming U بازی
play U بازی
patulousness U بازی
dibasic U دو بازی
falconine U بازی
game U بازی
playing U بازی
solitaire U تک بازی
Recent search history Forum search
1i have a dare foryou.are you willing to take it?
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1Otherwise, throw in a rimshot hit every now and then
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com